دفاع مقدس

هربار می‌آیم با تو عکس یادگاری بیندازم مشکلی پیش می‌آید.کمی فکر کرد و انگار که چیزی را کشف کرده باشد گفت: فهمیدم! چون بعد از شهادتم این عکس‌ها داغ تو را بیش‌تر می‌کند خدا نمی‌خواهد عکسمان با هم بیفتد.

عبدالحسین عبداللهی به من گفت: محمدعلی! گفتم: بله. گفت: من یه وردی بلدم. می‌خواهم این ورد رو بخونم و روح تو رو ببرم توی آسمون. گفتم: بالا غیرتی منو بی‌خیال شو. گفت: باور کن جدی می‌گم.

فرمانده قرارگاه نوح در دفاع مقدس گفت: جوسازی‌ها و مخالفت‌هایی برای انتقال مهدی باکری به سپاه شد. من در مقابل آنها مقاومت کردم. وقتی باکری را به سپاه آوردم، جوی که ضد ایشان بود از بین رفت.

دریادار فدوی از فرماندهان پیشکسوت دفاع مقدس در تشریح جزئیات عملیات کربلای 3 گفت: هماهنگی شده بود که در ساعت مشخصی نیروی هوایی ما، «البکر» را بمباران کند تا زمینه‌های کاملی را آماده کنیم؛ اما...

مهدی چمران در مراسم رونمایی از کتاب «بچه‌های نامنظم منظم» به ذکر خاطره‌ای از شهید مصطفی چمران پرداخت.

دشمن از ساعت 22 مورخ 9 شهریور 1365 به ندرت منطقه را با منور روشن می‌کرد. طبق اظهارات شنود، از ساعت 22:30 آماده‌باش صد درصدی از سوی دشمن اعلام شد.

کتاب روزشمار"در کمین طلوع" نخستین جلد از مجموعه روزشمار "امنیت و مبارزه با تروریسم" است که روایت 78 روز نخستین روزهای درگیری انقلاب اسلامی با تروریسم را بیان می کند.

شماره جدید ماهنامه فرهنگی تاریخی شاهد یاران با عنوان «یادمان شهدای غریب در اسارت» به معرفی و بازخوانی سرگذشت شهدایی پرداخته است که در دوران اسارت به شهادت رسیدند...

با یکی از مجروحین که آن روز اول دستش را گذاشتم روی شانه‌ام و او را از تونل وحشت می‌کشیدم، به نام محمد بنایی، که هم‌محله‌ای بودیم، فامیل شدیم و این فامیل شدن‌مان را در اسارت فهمیدیم.

غلامعلی قاسمی، هم‌بند و همراه مرحوم ابوترابی گفت: تقریظ، حتماً به دیده شدن اثر کمک می‌کند به ویژه این‌که صاحب تقریظ یک کتابخوان و کتاب‌شناس حرفه‌ای است.